اصل حکمیاصل حکمی به اصل مبیِّنِ حکم ظاهری ، پس از شک در حکم واقعی اطلاق میشود. اصل حکمی اصل جاری در حکم قضیّه، مقابل اصل موضوعی و اصطلاحی اصولی است که در بخش اصول عملی از آن سخن رفته است. ۱ - تعریف اصل حکمی۱. به اصولی که در حکم قضیّه جاری شده و حکم شرعی را اثبات و یا نفی میکنند اصل حکمی گویند، در مقابل اصولی که موضوع حکمی را اثبات و یا نفی میکنند. ۲. اصل حکمی، از اقسام اصول عملی و مقابل اصل موضوعی میباشد و آن، اصلی است که پس از شک در حکم واقعی، برای رفع سرگردانی مکلف و بیان حکم ظاهری به کار میرود؛ برای مثال، نمیدانیم در اسلام ، «استعمال دخانیات» حلال است یا حرام ، و چون در این مورد، اصل موضوعی وجود ندارد، نوبت به اصل حکمی، یعنی اصالت حلیت، میرسد. ۲ - نکتهاصل موضوعی بر اصل حکمی مقدم است، زیرا شک در حکم، مسبب از شک در موضوع میباشد؛ بنابراین، هرگاه اصل موضوعی جاری گردید و موضوع روشن شد، دیگر نوبت به اصل حکمی نمیرسد؛ همان گونه که در اصل سببی و مسببی نیز حکم چنین است. [۳]
فوائد الاصول، نائینی، محمد حسین، ج۲، ص ۳۸۰- ۳۷۹.
۳ - موارد بهکارگیری عنوان اصل حکمیاصولی که در احکام جاری میشوند، بسیارند مانند اصل طهارت، اصل اباحه و حلیّت، اصل برائت و استصحاب ( اصل). برای مثال، اگر در طهارت آبی که به حدّ کر نرسیده و حالت سابقۀ آن نیز معلوم نیست شک کنیم، اصل طهارت که اصل حکمی است جاری و طهارت آب ثابت میشود، ولی اگر حالت سابقۀ آن نجاست بوده، استصحاب نجاست جاری و نجاست آب مشکوک ثابت میگردد. یا اگر در حلیّت آب میوه شک شود، با جریان اصل اباحه، حلیّت آن ثابت میشود. ۴ - تعارض اصل حکمی و موضوعیدر صورتی که قضیّهای مجرای دو اصل حکمی و موضوعی واقع شود، تقدّم با اصل موضوعی است، مانند تقدّم استصحاب کریّت آب بر استصحاب نجاست چیزی که با آن آب، شسته شده است( اصل موضوعی). ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۰۸، برگرفته از مقاله «اصل حکمی». فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۲۰-۵۲۱. |